خلیج همیشه فارس خواهد بود
دهم اردیبهشت روزی مهم برای همه ایرانیان ، روز ملی خلیج فارس که اگر چه سه سال بیشتر از این نام گذاری نمی گذرد ، اما بنظر این روز از مهمترین روزههای تاریخ حیات ملت بزرگ ایران است . خلیج فارس با ویژگی‌های منحصر به فردش نظیر کمی عمق، شوری آب و ارتباط محدودش با دریاهای آزاد، زیست بوم ویژه‌ای در کف، داخل، سطح و سواحل خود پدید آورده است و به عنوان یک منطقه ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوپلتیک به مثابه قلب انرژی عالم در ادبیات سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان جایگاه بسیار ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است. هم‌چنین این نقطه به عنوان مرکز مبادلات تجاری و بازرگانی میان اروپا، آفریقا و آسیا به عنوان مهم‌ترین مرکز ارتباطی این سه قاره به شمار می‌رود. شایان ذکر است که اهمیت ارزش‌های برشمرده تنها به روزگار ما برنمی‌گردد و از هزاره‌ها قبل در دفتر تمدن بشری ثبت و ضبط شده است. بدون اغراق می‌توان گفت که از گذشته‌های دور تا به امروز همواره بخش‌های مختلف جهان از مواهب گوناگون خدادادی این منطقه‌ی ارزشمند برخوردار بوده است. پس دور از انتظار نمی‌نماید اگر بگوییم که خلیج فارس نقشی بس حیاتی و ارزشمند در روند رو به رشد تمدن بشری ایفا نموده است. در تاریخ سیاسی خلیج فارس، به‌ویژه از قرون وسطی به این سو، با توجه به اهمیت‌های برشمرده شده، این منطقه صحنه‌ی ترکتازی‌های استعماری استعمارگران گردید که به ظاهر این رقابت‌ها بر سر منافع اقتصادی بود اما پیامد نهایی آن سلطه سیاسی قدرت‌ها در این منطقه‌ی مهم، استراتژیک بوده است که متاسفانه تا کنون ادامه دارد. در بیان اهمیت اقتصادی و سیاسی این منطقه برای قدرت‌های سلطه‌گر همین بس که کارشناسان غربی اظهار می‌دارند که اگر جهان را به دایره‌ای تشبیه کنیم مرکز آن خلیج فارس می‌باشد. پس قدرت‌های مسلط، برای ثبات و امنیت اقتصادی کشورهای خود چاره‌ای جز گسترش و تحکیم تسلط خویش در منطقه و مهار سیاسی و نظامی کشورهای این حوزه ندارند. در این راستا تلاش برای ایجاد تفرقه و نفاق و دامن زدن به اختلافات سیاسی و فرهنگی را سرلوحه‌ی برنامه‌های خود قرار داده‌اند. نامگذاری این روز به نام خلیج فارس اگر چه با توجه به تحولات سیاسی معاصر در این منطقه به دلیل ارتباط تنگاتنگ با تولید نفت ، که کشورهای عربی ساحل جنوبی را در جهت حق حاکمیت خود بر سراسر خلیج همیشه فارس و اعلام یک نام جعلی که بنوعی حمله به میراث تاریخی یک ملت بزرگ و متمدن است شکل گرفته اما این موضوع تنها به دلیل ارزش‌های بسیار مهم سیاسی، نظامی، اقتصادی و تجاری آن و مقابله با شیطنت‌های سیاسی قدرت‌های سلطه‌گر در تبلیغ اسامی مجعول به جای نام اصیل و تاریخی آن صورت نگرفته است ، بلکه آن‌چه که از همه مهم‌تر و حیاتی‌تر است خلیج فارس یکی از هزاران میراث مادی و معنوی ملی و جهانی ایرانیان است که شأن و جایگاه آن می‌طلبید تا یک روز از ایام سال را به این نام مقدس مزین سازیم. بی‌تردید حافظه‌ی جهانی، وقایع و اتفاقات مهمی را از خلیج فارس به یاد دارد که این نام هرگز از یاد و خاطره‌ی جهانیان محو نخواهد شد. شایان ذکر است ایران با داشتن حدود 1400 کیلومتر ساحل در بخش شمالی خلیج فارس با توجه به آثار باستانی بر جای مانده از شهرهای کرانه‌ای خلیج فارس که بیانگر وجود فرهنگی چند هزار ساله است و براساس یافته‌های پژوهشگرانی که درخصوص نام این خلیج تحقیق و تتبع نموده‌اند، نام خلیج فارس در تمامی هزاره‌ها نامی یگانه و مورد اتفاق نویسندگان و تاریخ نگاران بوده است. و منطقه خاورمیانه و خلیج فارس در طول تاریخ همواره مورد توجه قدرت‌های بزرگ بوده و موقعیت ویژه آن سبب شده است قدرت های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای حضور و تسلط براین نقطه از کره خاکی رقابت و منازعه داشته باشند و این امر هوشیاری و درایت کشورهای منطقه را می‌طلبد که گرفتار نقشه‌های تفرقه‌افکنانه استعمارگران نشوند.
نقدی بر بازار پوشاک
لباس و پوشاك، در طول تاريخ چنان از شؤون مختلف زندگي همچون اعتقادات، آداب و رسوم، سن و جنس، طبقه اجتماعي، شرايط تاريخي و هم‌جواري با كشورهاي ديگر اثر پذيرفت و بر آن‌ها مؤثر واقع گرديد كه آن را مي‌توان تمامي فرهنگ و هنر هر كشوري را در پوشاك مردم آن سرزمين جلوه‌گر دانست. بدين‌ترتيب پوشاك يكي از بارزترين سمبْل‌هاي فرهنگي، مشخص‌ترين مظهر قومي و ملي، معرفي توانمندي‌هاي هنري و بهترين وسيله انتقال نشانه فرهنگي است.
قابل ذکر است در شكل‌گيري و تركيب پوشاك هر قومي در جامعه، عواملي مانند مذهب، شرايط و عوامل طبيعي، طراحي و مد، نوع معيشت مسلط و فعاليت‌هاي جنبي توليد و بها دادن به آن، تكنولوژي و منزلت اجتماعي مؤثرند. نكته قابل ذكر كسب منزلت اجتماعي از طريق پوشاك در ميان مردم است كه تا حدي بيانگر قشر و طبقه اجتماعي افراد، ميزان رفاه، نوع شغل، تأثيرپذيري و ... مي‌باشد. علاوه بر نقش پوشاك در مسايل فرهنگي و اجتماعي مي‌توان به نقش و تأثير غيرقابل انكار در مسايل اقتصادي، هم در بعد مصرف خانوار و هم در بعد توليد و اشتغال اشاره كرد. علاوه بر نقش پوشاك در مسايل فرهنگي و اجتماعي، مي‌توان به نقش آن در بعد مصرف خانوار و توليد و اشتغال نيز اشاره كرد. اين در حالي است كه اصولا" خانوارها در زمان كاهش درآمد، يا مصرف خود را كاهش مِي‌دهند يا سعي مي‌كنند از پوشاك قبلي خود استفاده كنند يا از پوشاك‌هاي ارزان قيمت‌تر يا دست دوم، استفاده مي‌كنند.در هر حال تهيه پوشاك به عنوان يكي از اقلام ضروري و موردنياز كليه خانوارها همواره مورد توجه بوده است. گرچه از شرايط زماني و همچنين درآمد خانوارها به عنوان عوامل مهم تصميم‌گيري براي تخصيص ميزان اعتبار لازم، جهت تهيه اين كالا ياد شده اما به صورت دايم پوشاك در سبد خانوار جايگاه مهمي داشته و دارد.
در حال حاضر صنعت نساجي و پوشاك در جهان از موقعيت ممتازي برخوردار است. بهره‌مندي از فن‌آوري، طراحي، تنوع در توليد، تنوع‌طلبي مصرف‌كنندگان، تبليغات، فرهنگ سازي و فروش وسيع با ارزش افزوده قابل توجه، از مزاياي صنايع نساجي و پوشاك است. آنچه مسلم است با توجه به ارزش افزوده توليد پوشاك، اشتغال‌زايي و ارزآوري آن، ضرورت دارد كه در ايران نسبت به افزايش توان رقابت در بازار جهاني پوشاك، اقدامات ويژه‌اي صورت پذيرد. چرا كه با وجود قدمت ديرينه صنعت نساجي ايران، سهم كشور در تجارت جهاني منسوجات حدود 05/0 درصد و در صادرات جهاني پوشاك فقط 02/0 درصد است.
نكته ديگري كه درخصوص صنعت پوشاك مطرح است عدم توجه به استانداردهاي فني، بهداشتي در واحدهاي توليدكننده داخلي و وارداتي است كه با هجوم روزافزون واردات پوشاك خارجي نو (به‌خصوص از چين) و دست دوم، ضرورت اين مسأله بيشتر حس مي‌شود. به نحوي كه در عرضه، بخش اعظمي از پوشاك دست دوم و حتي نو، مسايل بهداشتي و استانداردهاي سلامت كالا براي مصرف‌كنندگان رعايت نمي‌شود و گاهي مشاهده شده كه در توليد پوشاك، الياف و پارچه‌هاي نامناسب و مضر براي سلامت روح و جسم انسان به كار برده مي‌شود. اين امر، نه تنها موجب از دست رفتن كاركرد واقعي و عمر مفيد پوشاك موردنظر ميَ‌شود بلكه، ممكن است باعث ايجاد مشكلات پوستي و حتي تأثيرات رواني منفي برافراد گردد.
در حال حاضر بيشتر بازار مصرف از طريق پوشاك وارداتي، و بالاخص پوشاك چيني انباشته شده است. به طوري كه هم‌اكنون بخش اعظم بازار در سيطره البسه وارداتي است كه همين امر موجب ركود و كساد توليد داخلي گرديده است.در شرایط فعلی نیاز به تصمیم گیری و اتخاذ سیاست مناسب توسط دولت برای مقابله با هجوم همجانبه(قانونی و غیر قانونی) پوشاک چینی به بازار داخلی می باشد بطوریکه بخش زیادی از محصولات عرضه شده در بازار، محصولات بی کیفیت چینی است که از طریق قاچاق و حتی قانونی با قیمت ها متفاوت در بازار ارائه می شوند. .قابل ذکر است وضعیت پوشاک چینی طوری شده که آنان با همکاری برخی تجار ایرانی که تنها بدنبال سود بیشتر می باشند پوشاک ایرانی نظیر مانتو وحتی پوشاک سنتی ومذهبی ما را تولید و به بازار های کشور به قیمت ها بالایی عرضه می نمایند. در برخی شرایط البسه چینی با مارکها معتبر جهان یا حتی مارکها معتبر ایرانی عرضه می شوند. در هر حال، این وضعیت نظام تهیه ، تدارک وتوزیع پوشاک کشور بسیار وخیم کرده است و در صورت عدم اقدام و مقابله با آن تولید واشتغال داخلی از محل عرضه پوشاک از یک طرف ومصرف کننده بدلیل مصرف محصولات نامرغوب از طرف دیگر دچارضرر وزیان فراوان شده و به وضعیتی در این صنعت گرفتار می شویم که دیگر قابل جبران نباشد.همان‌طور كه قبلا" نيز گفته شد طي سال‌هاي نه چندان دور توليدات مرغوب ايراني توان رقابت با پوشاك اروپايي را داشت اما در حال حاضر با توجه به علل متعدد، اقتصاد توليدي در هم شكسته و واحدهاي بزرگ توليدي تبديل به واحدهاي كوچك و بي‌بهره اقتصادي و واحدهاي كوچك، تعطيل يا ورشكسته، گشته‌اند. در چنين شرايطي تعطيلي بنگاه‌هاي توليدي كوچك پوشاك، امري تعجب‌آور نخواهد بود. البته بايد توجه داشت كه توليدِي‌هاي پوشاك در ايران، عموما" در مقياسي كوچك فعاليت مي‌كنند. با وابسته‌تر شدن مصرف‌كنندگان به بازار مد و كاهش استفاده از الگوهاي سنتي پوشاك و در نتيجه افزايش واردات، موجب كاهش اشتغال در بخش توليد پوشاك كشور و كاهش اشتغال در بخش توزيع مي‌گردد و در نهايت موجب تعطيلي بسياري از واحدهاي توليدي مذكور و بيكار شدن نيروي شاغل در اين بخش مي‌شود. به‌طور كلي گسترش اين امر در حال حاضر موجب تضعيف بخش توزيع و از صحنه خارج شدن فعالان اين بخش و اخراج نيروي كار مي‌گردد. لذا براي رفع بخشي از مشكل اين بازار، نياز به طراحي جهت مدسازي و بازسازي الگوهاي سنتي بيش از پيش احساس مي‌گردد.